به افتخار خودمان

معصومه درخشان: به محض اینکه وارد مسجد المهدی شدم صدای تشویق و کف زدن دختران بلند شد.

نکند مرا تشویق می کنند، آخه کی تو رو اینجا می شناسه که تشویقت کنه، خیالات برت داشته یا خیلی جوگیر شده ای.

گوشه ای دنج پیدا کرده و می نشینم، کف زدن دختر بچه ها ادامه دارد و مجری جوان برنامه هم دل داده به دل دختربچه ها و هی قربان صدقه آنها می رود.

شما چطوری اومدی تو جشن ما

از دختری که نزدیکم نشسته می پرسم این تشویق ها و دست زدن ها برای چیه؟ انگار که سوال عجیبی پرسیده باشم نگاهم می کند” خانم به افتخار خودمان دست می زنیم، این جشن برای ما روزه اولی ها نیست مگه، امروز تو این مسجد فقط دخترهارو اجازه میدن بیان تو.خانم هارو نمی ذارن.راستی شما چطوری اومدی تو مسجد؟”

مثل اینکه زیادی جو گیر شده بودم و برای خودم نوشابه باز می کردم.

دوباره می پرسد خانم شما که روزه اولی نیستی و خیلی از ما بزرگتری چطوری شمارو گذاشتن بیای تو جشن ما؟ آخه من خبرنگارم، استثنائا اجازه دادن منم بیام جشن شما.

در میان دخترخانم ها چشم می گردانم، دخترخانم های ۹ تا ۱۲ ساله حدود ۵۰۰ نفر همگی مهمان مسجد المهدی در شهرک مرزداران تبریز هستند.

خیلی از آنها چادرهای سفید با سرآستین و حاشیه گلدار قرمز یا صورتی پوشیده اند.

تعدادی هم چادرهای تک رنگ صورتی سر کرده اند، چند نفری هم چادرهای گلدار ریز آبی ، یاسمنی و لیمویی پوشیده اند و چند نفری هم چادر مشکی به سر دارند.

هنوز جشن روزه اولی ها به صورت رسمی شروع نشده خانم مجری جوان می پرسه بچه ها زیبایی ما در چیه؟ همگی با هم دست بلند می کنند.

خانم اجازه زیبایی ما در نماز خواندن است.از گوشه دیگر مسجد صدا میاد زیبایی انسان به اخلاق خوبش است.

خُب اخلاق خوب یعنی چی؟ یکی دیگر از دختران بلند شده” خانم اخلاق خوب یعنی مهربونی و کمک کردن به دیگران، غیبت و حسادت نکردن، بخشش و گذشت کردن اخلاق‌هایی که خدا دوستشون داره.

عقربه های ساعت، ۶ عصر را اعلام می کنند و مراسم به صورت رسمی آغاز می شود.

فرشته های سفید پوش حاملان قرآن هستند. هر کدام از آنها یک جلد قران کریم در دست دارند دو سه نفر از آنها نیز با در دست داشتن گل های نرگس آنها را همراهی می کنند. با ادب و احترام خاصی قرآن کریم را روی رحل ها قرار می دهند.

همزمان با ورود حاملان قران سوره علق پخش شده و فضای مسجد را عطرآگین می کند،

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ

اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکرم.

در ردیف های منظم نشسته ایم و دل سپرده ایم به ترنم کلام وحی.

خوشحالی یعنی روزه اولی باشی

چند دقیقه بعد نماهنگی از مراسم سال گذشته افطار روزه اولی ها پخش می شود.

شعر و آهنگ این نماهنگ چقدر دلنشین هست. دختران روزه اولی ..همخوانی می کنند.

آدم تا وقتی که عاشق نباشه

با اشک شوق چشمش تر نمیشه

منم دعوت شدم مهمون هستم

برام حسی از این بهتر نمیشه

خوشحالی یعنی روزه اولی باشی

عاشق علی باشی ماه رمضون باشه

خوشبختی یعنی نون حلال بابا

مهر حضرت زهرا تو خونه مون باشه

آرامش یعنی امیدت خدا باشه

دلت کربلا باشه بمونی پای حسین(ع)

آرامش یعنی خنده باشه رو لب هات

یعنی ببارن چشم هات فقط برای حسین(ع)

من از سحر منتظر اذون افطارم

رو ظرف آب سفره مون نشونه میذارم

بگم حسین تشنه لب خیلی دوست دارم

این حال دلشان را خریدارم، چقدر ذوق کرده بودند برای خواندن این شعر و سرود.

انگار دلشان می‌خواست تا آخر مراسم فقط این شعر را بخوانند و دست بزنند و ذوق کنند.

باز هم به افتخار خودشان دست و جیغ و هورا می‌کشند.

دعا برای سلامتی بابا و مامانم

کنار دختران رنگین پوش می‌نشینم ریز ریز می‌خندند با هم دوست می‌شویم نامش اسراء است و کلاس چهارم.

اسراء جان یک خاطره از روزه‌داری برایم تعریف می‌کنی؟ به دوستش نگاه می‌کند،چه خاطره‌ای؟

هر دو شانه‌هایشان را بالا می‌اندازند که خاطره خاصی ندارند.

خب بگو از روزه‌داری چه حسی داری؟ روزه گرفتن را دوست دارم آدم فکر می‌کند خدا توجه بیشتری به او دارد راستی خانم بگم موقع افطار چه دعایی می‌کنم؟ حتماً موقع افطار برای سلامتی بابا مامانم دعا می‌کنم. خدا بابا و مامانتو حفظ کنه عزیزم.

دوستش نیکا دستش را بلند می‌کند خانم از من هم می‌پرسی؟ بله شما هم بگو چه حسی داری؟ وقتی روزه می‌گیرم سعی می‌کنم بیشتر به حرف خدا گوش کنم یعنی کارهایی که خدا دوست داره انجام بدم راستی روزه گرفتن وظیفه ما هست.

دوستشان یسنا کنار ما می‌آید یسنا هم علت روزه گرفتن را درک گرسنگی و تشنگی می‌داند و می‌گوید: وقتی روزه می‌گیریم حال افراد فقیری که نمی‌توانند غذای مناسبی بخورند درک می‌کنیم و به آنها کمک می‌کنیم.

ذکر ایام هفته

ما همچنان با هم حرف می‌زنیم آقای خدایی استاد پیشکسوت قرآن کریم برای اجرای برنامه وارد مسجد می شود

استاد خدایی ابتدا ذکر ایام هفته را به دختران ۹ تا ۱۲ ساله یاد می دهد.

شنبه ” یا رب العالمین” می‌خوانیم.

یکشنبه مزین می‌شویم به ذکر

یا ” ذالجلال و الاکرام”

دوشنبه ذکر لب‌هایمان

“یا قاضی الحاجات” است.

سه‌شنبه خدا را صدا می‌زنیم “یا ارحم الراحمین”

چهارشنبه از ذکر “یا حی یا قیوم” کمک می گیریم.

پنجشنبه ذکر لب هایمان ” لا اله الا الله الملک الحق المبین” است .

جمعه به محمد و آل محمد صلوات می فرستیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد

بیا جلو برنده شدی

نوبت به اجرای مسابقه می‌رسد استاد خدایی قصه تعریف می‌کند و لابه لای متن قصه” دختر خانم‌های گل بفرمایید ببینیم آیا در قرآن آیه‌ای در مورد وفای به عهد داریم” چند نفری دست بلند می‌کنند، دست و پا شکسته آیه ای از قرآن می خوانند.یکی از آنها کامل تر می خواند.

– یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُود.(سوره مائده آیه ۱) ای کسانی که ایمان آورده اید به عهد خود وفا کنید.

دخترم بیا جلو برنده شدی.

سوال بعدی: کدام آیه در قرآن کمک کردن به دیگران را توصیه می کند؟ همه با هم جواب می دهند صدا به صدا نمی رسد. ” آخه دخترای گلم این طوری که جواب می دید من نمی شنوم چی می خونید، یکی یکی بخونید بشنوم” دو نفر از دختران که هنوز دستشان بالاست باهم می خوانند” ( تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرّ وَالتّقوی) : واجب است که در کارهاى خیر به یکدیگر کمک کنید.”

شما هم بیایید جلو که برنده شدید.

کدام یک از شما دخترای گلم می تونه سوره های چهار قل را بخواند؟ دوباره دست ها بلند می شود. آقا من بیام، من بیام بخونم.دوباره همهمه شده است.دو سه نفر از دخترها سرجایشان ایستاده و هر کدام یکی از سوره ها را می خواند.

یکی از دخترها با صدای بلند می گوید” من هر چهار سوره را بلدم” پس دخترم شما بیا جلو و بخوان.

جلوی سِن رفته و چهار سوره ”

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ، قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ را می خواند.

حالا که همه شماها خوب بلدید قرآن بخوانید همگی باهم سوره حمد را بخوانیم.

برنامه استاد خدایی تمام می شود.

دخترا ستاره می سازن

در جمع دختران چشمم می افتد به دو دختری که خیلی باهم دوست هستند، هر دو چادر صورتی سر کرده اند.در گوشی باهم حرف می زنند، حرف زدنشان تبدیل می شود به شعر خواندن دونفری. خیلی آرام می خوانند”

اینجا ایرانه اینجا مردانش نمی بازن

اینجا ایرانه دخترا ستاره می سازن

اینجا ایرانه تو سپاه حضرت مهدی

مادرا دخترا هم همه سربازن

اینجا ایرانه کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم

بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم

بیفته پاش میشم فداش خب آخه من یه دخترم

کنارشان می نشینم، شما دو تا خواهرید؟ نه خانم ما دوست صمیمی هستیم و کلاس سوم درس می خونیم.

چقدر قشنگ شعر می خونید البته شنیدم که خیلی آروم و یواش می خونید؟ آخه ما این شعر خیلی دوست داریم. تو جشن تکلیف مدرسه هم این شعر با همه همکلاسی ها خوندیم .خیلی شعرش قشنگه.

دلم می خواد خواهر و برادر داشته باشم

شما دوستای صمیمی اسمتون چیه؟ خانم من اسمم آنیل و اسم دوستم کوثر .

شما موقع افطار چه دعایی می کنید؟ کوثر با ناراحتی میگه خانم من خواهر و برادرم ندارم همیشه دعا می کنم یه خواهر و برادر داشته باشم. همیشه به بابا و مامانم میگم ولی قبول نمی کنند.

آنیل هم میگه: خانم معلم ما مریض شده من هم برای خوب شدن حال خانم معلم دعا می کنم.

قشنگی دنیای بچه ها به صداقت دعاها و آرزوهای دلشان است.

مناجات خوانی گروه تواشیح ۱۰۰نفره

ساعت ۷ عصر است و کم کم به لحظه های استجابت دعا نزدیک می شویم.

گروه تواشیح و مناجات خوانی ” نور” به سرپرستی استاد مهدوی که تعدادشان ۱۰۰ نفر است برای خواندن تواشیح در ردیف های منظم قرار می گیرند.

در لحظه های ملکوتی نسیم رحمت خدا وزیدن می گیرد و گروه نور مناجات خوانی کرده و اسماء الهی را به زیبایی می خوانند.

دست های نیاز و تمنا به آسمان بلند می شود و همه ما همنوا با گروه تواشیح نور زمزمه می کنیم” اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ”.

نوای روحبخش اذان در مسجد می پیچد و قد قامت می بندیم اول برای نماز و سپس افطار.

من دختر ایرانم

سفره های افطار در زیرزمین مسجد پهن شده اند، بعد از نماز با دختران روزه اولی سر سفره افطار می رویم.

دخترها با دوستانشان وارد شده با نظم خاصی می نشینند، تعدادی از آنها سوره کوثر و قدر می خوانند.

بعد با خرما افطار می کنند‌.

همین طور که مشغول افطاری خوردن هستند آقای اقبالی مدیر اجرایی جشن روزه اولی ها که به همت شهرداری منطقه ۵ تبریز در مسجد المهدی شهرک مرزداران برگزار می شود با دختران روزه اولی صحبت می کند.

دخترای گلم نماز و روزه هاتون قبول باشه

مراسم جشن چطور بود ؟ خوش گذشت بهتون؟ دخترها یکصدا می گویند خیلی خوب بود.

بچه ها دلم می خواد سرود” من دختر ایرانم” با هم بخونیم.

نماهنگ این سرود پخش می شود و همگی با هم می خوانند

دنیا دنیا این صدای شیر دختران غیوره

دنیا دنیا این صدای بچه های سرزمین نوره

من کاری میکنم بگن حماسه سازم

جز مادر و پدر از همه بی نیازم

ایرانی جماعت باخت نمیده هیچوقت

ممکن نیست که به بازی دنیا ببازم!

من دختر ایرانم من با اصالتم دختر ایرانم

کوه نجابتم دختر ایرانم دریای عزتم دختر ایرانم

دنیا قشنگ تر میشه با لبخندم

محکم گره روسریمو می بندم

کار بزرگی روی شونه منه

من محور خانواده آینده م