مصدق :
✍🏻محمد فرجپور باسمنجی
روزنامه نگاران باید وزراء ،و نمایندگان خائن به ملت را معرفی و رسوا کنند.
●مصدق : روزنامه نگاران باید وزراء ،و نمایندگان خائن به ملت را معرفی و رسوا کنند.
●ناپلئون بناپارت : من از صدای قلم روزنامه نگاران بیشتر از مهیب توپخانه میترسم.
●فیلسوف آمریکایی:روزنامه نگاران هوشیاری و آگاهی مردم را بالا ببرند .
●جان توسا در بیبی سی :
●اگر روزنامهنگاران نپرسند و ننویسند هیچ کس دیگر از دولت مردان و حاکمان متکبر نخواهند پرسید .
روزنامه نگاری هم علم ؛ هم فن و هم هنر است.
در دنیا برای کنترل دولتها و سیاستمداران و افراد بانفوذ و جلوگیری از فساد احتمالی و ضربه بر بنیان های جامعه معمولا رکن چهارم دموکراسی یعنی مطبوعات را به میدان می آورند و اساس رکن چهارم تربیت نیروی انسانی متخصص و مسئولیت پذیر و کنجکاو و آگاهی است که بعنوان دیده بان در جامعه و نظاره گر در همه امور بجز حریم خصوصی اند و حتی کسانیکه مناصب سازمانی و دولتی را می پذیرند و یا وزیر و نماینده پارلمان های سیاسی و محلی انتخاب میشوند در صورت استفاده از منافع عمومی در جهت شخصی باز هم حریم شخصی آنها نیز مصون نمی ماند و قلم و فن و هنر روزنامه نگار حمله به جرثومه فساد و دست اندازان به منافع عمومی و رسوا و استعفا آنهابدلیل فشار افکار عمومی را در اداره امور جوامع امور توسعه یافته شاهدیم
.در واقع روزنامه نگاری و خبرنگاری نیز در یک جامعه اطلاع یابی و اطلاع رسانی خوبیها،راستی ها،صداقت ها،کارهای ماندگار،روشنگری افکار عمومی و حمله به کژیها،ناراستی ها،حق کشی ها،جهالت ها ،ناکار بلدیها و در یک کلام بیداری،هوشیار سازی وآگاهسازی مردم است.در واقع روز نامه نگاری یک مسئولیت بزرگ اجتماعی است.به همین مناسبت یاداشتی از حقیر با این عنوان که روز نامه نگاری پیش نویس تاریخ ملت ها است.تقدیم خوانندگان فهیم می نمایم.
اولین بولتن های خبری در امپراطوری هان، یونان باستان و ایران باستان منتشر شدهاند و در اولین قانون حقوق بشر جهان که کوروش کبیر آن را نوشت: جملهی 《خداوندا کشور مرا از خشکسالی و دروغ محفوظ دار 》یک جملهی خبری بوده است.
با این حال روزنامهنگاری در جهان در سالهای اول قرن شانزده میلادی در فرانسه و آلمان آغاز شد و در ایران نیز روزنامهنگاری از مکتب سیاسی تبریز آغاز گشت. آنجا که عباس میرزای لایق، اولین گروه دانشجویان را از تبریز به فرنگ و روسیه فرستاد. میرزا زینالعابدین تبریزی، چاپخانه را وارد تبریز کرد و میرزا صالح شیرازی که در دارالسلطنه تبریز منشی بود، اولین روزنامهی ایران به نام کاغذ اخبار را منتشر ساخت.
با این حال روزنامهنگاری علاوه بر این که با ذوق و هنر عجین است متد علمی هم دارد و با تکنیک توام شده است. کسی که می خواهد روزنامهنگار بشود باید از متن مردم برخیزد، دوستدار مماشات باشد، افکار عمومی را بشناسد، دردها و آلام مردم را در وجود خود حس کند، شمّ و ذوق و احساس مردمی داشته باشد، دارای معلومات عمومی، اهل مطالعه، پا دررکاب و تشنهی شنیدن و خواندن، نوشتن، اندیشه و معتقد به تضارب آرا و اندیشه ها و حقبین و حقجو و بیطرف و ناظر و قدرت تحلیل و تفسیر داشته باشد.
لزوم جدایی بین ذهنیت فردی و عینیت واقعی با مسئلهی مورد گزارش، خبر، مصاحبه و… و رعایت کامل در کسب و انتشار آنها از اصول اساسی روزنامهنگاری است و علاوه بر آن احترام به حیثیت فردی و احساس مسئولیت در برابر مصالح عمومی از مهم ترین مبانی حرفهای روزنامهنگاری است. با این وصف در روزنامهنگاری نوین بر خلاف روزنامهنگاری سنتی موشکافی و اکتشاف زوایای پنهان رخدادها نیز، از سال ۱۹۸۰ میلادی تاکید شده است و در واقع روزنامه نگاران و خبرنگاران بذر آگاهی در جامعه می پاشند و بهترین نظاره گر برای حفظ حقوق عمومی هستند.از متن مردم برخاسته اند و روز نامه نگاران واقعی جز ادای وظایف و رسالت واقعی خویش مزدور هیچ گروه و حزبی نمیشوند.پشتوانه مردمی دارند و برای اشاعه آگاهیهای عمومی لحظه ای ساکت نمی شوند شغل شریف آنها زمان نمیشناسد و در طول شبانه روز در اتفاقات خوب و بد در نزاع و درگیری در جنگ در مراودات سیاسی و علمی و اجتماعی و فرهنگی و ورزشی میداندارند. روزنامهنگاری رشتهی گردآوری، تجزیه و تحلیل و ارائهی اخبار و رخدادهای روزمره، روندها، مسائل و مردم است و در یک کلام روزنامهنگاری به قول(فیل گراهام) یعنی نوشتن پیشنویس تاریخ هرملت محسوب می شود و روزنامهنگاری روشی است که باید بلافاصله درک شود و وقتی(جان توسا) مدیر اسبق سرویس جهانی بیبیسی گفت:《اگر روزنامهنگاران نپرسند و ننویسند، هیچ کس دیگری اینکار را از دولت مردان و حاکمان متکبر نخواهند پرسید》و حقایق برای مردم روشن نخواهد شد و این مطلب در نوشته های(والتر لیپمن) فیلسوف آمریکایی چنین به رخ جامعهی جهانی کشیده شد که اهمیت روزنامهنگاری به این لحاظ است که عموم مردم هوشیاری کافی را برای درک مسائل پیچیده روز ندارند و عموم آن قدر در زندگی فردی غرق هستند که توجه چندانی به اتفافات روزمره جهان پیرامون خود را ندارند و انتظار افکار عمومی از قلم بهدستان خبرنگار و روزنامهنگار، در رسانه های نوشتاری ؛ شنیداری و دیداری و شبکه های اجتماعی این است که با علم و معلومات و کنجکاوی خود، این مسائل پیچیده جهان پیرامون را به زبان ساده و کوچه بازاری بنویسند.
نظارت بر عملکرد حاکمان، استفاده از منابع اصلی اطلاعات، بررسی موشکافانهی رخداد ها، جستجو و نقل تمامی تعبیرات، انجام تحقیق و ارائه ی گزارش، کنار گذاشتن تعصبات و دقت در انتشار مطالب و رد هرگونه هدایا از استاندارد های روزنامهنگاری جهانی است و خلاصهی کلام اینکه هرجا روزنامهنگاران هوشمند و صاحب فکر و قلم و اندیشه ظهور یافتهاند، حاکمیت، نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در قبال مردم زانو زدهاند، تسلیم شدهاند و مجبور به پاسخگویی گشتهاند.
این واقعیت ها را می توان در کلام مردان سیاسی جهان کاملا مشاهده کرد. آنجا که زنده یاد شادروان دکتر محمد مصدق در زمان صدارت سکان داری آذربایجان در سال ۱۳۰۰ شمسی در تبریز به خبرنگاران گفت: درد مردم را بنویسید و حاکمیت را به چالش بکشانید. یا آنجا که در سال ۱۳۳۰ شمسی در زمان نخست وزیری به شهربانی دستور داد روزنامهنگاران آزادند همه چیز را بنویسند و نباید مورد اعتراض و تعرض قرارگیرند و یا آنجا که آن مرد نیکونام در مجلس وقت گفت:《جراید باید بتوانند وزرای خائن و دزدان را به جامعه معرفی و رسوا کنند》و یا آنجا که در دیوان عالی لاهه در جریان ملی شدن نفت ایران به زبان انگلیسی و فرانسوی به خبرنگاران بینالمللی فریاد کشید:《حقایق را بنویسید و در بهرهمندی ملت ایران از تمام مزایای نفت خود، حق بدهید و طرفدار استعمار انگلیس نباشید》و در اهمیت روزنامهنگاری همین بس که (ناپلئون بناپارت) دویست و ۲۰ سال پیش در پاریس به حاکمان اروپا گفت:《من از صدای خشخش قلم روزنامهنگاران خیلی بیشتر از مهیب هولناک توپخانه میترسم》
با این وصف روزنامهنگاری که در کشور ما با چالش های بیشماری مواجه بوده و در استبداد قاجاریه متولد شده به دلایل مختلف از جمله نقص نبود آموزش های حرفهای و اکادمیک و دولتی بودن رسانهها و مطبوعات در گذشته و جو خفگان دورههای استبداد شاهی و ناآشنا بودن اکثر بدنهی حاکمیت با اهداف و آرمانهای روزنامهنگاری در ایران عزیز ما جایگاه خود را نیافته است.
با اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی های مطبوعات از رشد فزایندهای برخوردار شد و سه روزنامهی کیهان، اطلاعات و آیندگان به هزاران روزنامه و خبرگزاری و پایگاه خبری تبدیل شدند ولی با این حال روزنامهنگاری در ایران نتوانست همپای روزنامهنگاری بینالمللی حرکت کند و اگر خود را با روزنامهنگاری بین المللی حرکت می داد، شاهد این همه نابسامانی ها، اختلاس ها، بیمسئولیت ها و توسعهی نامتوازن نبودیم.
✍🏻محمدفرج پور باسمنجی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰